خیلی بی معرفتی...

ღ.آرزوی محال.ღ

 

دلم می خواست بهانه ‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز...

اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن" تو"



نظرات شما عزیزان:

zbji faromosh shode
ساعت22:10---17 مهر 1390
سلام

نبینم غمتو داداشم

داداشی چرا انقدر وبلاگت غمگینه؟

کی اذیتت کرده برم بزنمش

پاسخ:سلام!کدوم آبجیم؟ تا جایی که یادمه فقط دو تا آبجی(از نوع مجازی) داشتم که واقعا مثل یه خواهر دوسشون داشتم و اونا هم واقعا در حقم خواهری میکردن که یکیش آبجی عاطفه بود(که خیلی وقت پیش رفت و پشت سرشم نگا نکرد!)یکیشم آبجی بهاره! هر کدوم از این دوتا هستی مطمئن باش که هیچ وقت فراموش نمیشی! بقیه اونایی که بهم میگفتن داداش هیچ کدومشون برام خواهری نکردن هیچ کدومشون! همشون واسه یکاری منو میخواستن. عشق است تنهایی!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ تاريخ جمعه 8 مهر 1390برچسب:,ساعت 17:20 نويسنده غریبه |